حسن وحسین وحسناءحسن وحسین وحسناء، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره

خاطرات سه قلوهای دلبندمون

سه قلوها و مامانشون

اولین بیرون رفتنمون با هم فقط با مامانی

سلامممممممممممممم خیلی وقته نبودم شرمنده خوانندگان وبلاگمونو منتظر گذاشتم 3 قلوهای من چند روز دیگه مونده 2 سال و نیمه بشین خیلی کارای بامزه میکنین برا خودتون 5 بهمن ماه سال 92 برا دفعه ی اول همراه با مامانی رفتین بازار برا خرید پوشک خیلی سخت بود کنترلتون دلم از استرس شدید اومده بود تو دهنم با یه دستم دست دو تاتونو گرفته بودم جوری که یکیتون جلوی پای دومیه بود و هر ان میخواست بخوره زمین و نفر سومتونو با دست دومم ماجرا از این جا شروع شد که رفتیم پیش مامان بزرگ که پسرا بمونن پیشش و حسنا رو ببرم با خودم براتون پوشک بخرم هر چی در زدیم بی بی نبودش رفته بود مهمونی خونه خاله زینب با اتوبوس رفتیم هر چی ادم بود شما رو نگاه میکرد دلشون برام سوخت کمکم کر...
9 بهمن 1392
1